وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

لحظه های کوچک ، خاطرات بزرگ

آریزونا ، به عنوان یک کل ، برای اکثر مردم بیابانی به ظاهر گرم و متروک است. اما برای من و مادرم فرار از جهنمی بود که تجربه کرده بودیم. ما به عنوان بازماندگان سو abuse استفاده ، به دنبال شروع جدیدی بودیم و اسکاتسدیل ، آریزونا جایی است که توانستیم آن را پیدا کنیم.
وقتی به گذشته نگاه می کردم ، هرگز نمی فهمیدم که چرا باید به مکانی که می خواهیم منتقل شویم ، اما اکنون من از شهر خودم قدردانی کرده ام. من از 7 سالگی اینجا هستم ، اما به همان کودکی و بزرگسالی ام رسیده است. من نمی توانم به هیچ جای دیگری با خانه تماس بگیرم زیرا آریزونا مرا به شخصی که امروز هست تبدیل کرده است.
 

 
من خیلی چیزها را به دست آورده ام ، و همچنین با بسیاری از آنها نیز دست و پنجه نرم کردم. هر دستاورد با یک ضربه سریع مطابقت داشت و هر سرعت گیر با انگیزه دستیابی و غلبه بر هر چیزی مطابقت داشت.
آریزونا جایی است که من برای اولین بار عاشق آن شدم. اما آریزونا همچنین مکانی است که قلب من توسط یکی از بهترین دوستانم شکسته است.

آریزونا به من احساس گمشده کرده است ، اما آریزونا همچنین به من کمک کرده است تا خودم را در قالب قالب شخصی که می خواهم باشم پیدا کنم. من خیلی دورتر از 1425 مایل دورتر از سیاتل آمده ام. پذیرفتن معایب چیزی است که واقعاً به من کمک کرد تا زیبایی های آریزونا را ببینم. من از پیک نیک ساده در پارک گرفته تا پیاده روی در گرند کانیون و دیدن منظره ای از آبشارهای مونی همه چیز را تجربه کرده ام.


در بزرگسالی ، من همیشه با عشق ورزیدن به خودم سختی می کشیدم ، چه رسد به اینکه به هر کس یا اطرافیانم عشق بورزم. زیبایی که آریزونا به تنهایی توانست برای من ایجاد کند را از دست دادم و تا همین اواخر ، هرگز نتوانستم آن را همانطور که دوست دارم بپذیرم. اما ، البته ، این فقط شانس من بود که به COVID ضربه بزنم درست زمانی که شروع به درک چیزها و زندگی کردم که قبلاً دیدن آنها را بسیار کور کرده بودم. خوشبختانه ، من راه های کمی برای لذت بردن از آریزونا تا حد ممکن طبیعی و از نظر اجتماعی پیدا کرده ام. چه با سگم به پیاده روی بروم و چه به کوهپیمایی بروم ، من مناطقی از شهر را کاوش کرده ام که قبلا فکر نمی کردم آنها را کشف کنم. من حتی هاسکی خود را بلند کردم تا برفی را ببینم و مثل دیوانه ای که هست دویدم ، و بگذارید به شما بگویم چه چیزی ، لذت بی نهایت من را برانگیخت تا ببینم اینقدر از خودش لذت می برد.

من مسیری طولانی را در آریزونا طی کردم. صادقانه بگویم ، من در حالی که بزرگ می شدم نمی خواستم زندگی کنم. امیدوار بودم و سعی می کردم بمیرم ، فکر می کردم که این امر به مادرم کمک می کند از همه آنچه که پشت سر گذاشته فرار کند. هیچ دختری در اطراف ، هیچ شوهر سابق نیست که او را برای من آزار دهد. اما جهان ایده های مختلفی داشت. من فقط با افسردگی و اضطراب خود بسیار پیشرفت کرده ام ، چه رسد به سایر دستاوردهایی که توانسته ام به دست آورم. من با درجه عالی از دبیرستان فارغ التحصیل شدم ، در مدت 3 سال از دوره کارشناسی فارغ التحصیل شدم و موفق شدم برای دوره کارشناسی ارشد خود بورس تحصیلی کامل بگیرم. اگر آریزونا نبود هرگز هیچ یک از این موارد را تجربه نمی کردم.

شاهکار اخیر من و تأثیرگذارترین کار برای من این است که نوشتن اولین کتابم را تمام کردم. نوشتن اولین عشق من است و من طی 6 سال گذشته آرزو داشتم که اولین کتاب خود را در مجموعه خود به اتمام برسانم ، اما فقط نتوانسته ام خودم را برای پیشرفت داستان و پایان کار خود بیاورم. اما خیلی خوشحالم که 6 سال پیش که شروع کردم آن را تمام نکردم زیرا توانستم بینش بیشتری نسبت به زندگی و تجربه نه تنها نوشتن ، بلکه شخصیت و داستان من ایجاد کنم.

آریزونا ، فارغ از اینکه کجای دنیا بروم ، همیشه جایگاه ویژه ای در قلب من خواهد داشت. اگر هرگز فرصتی برای بازدید پیدا کردید ، حتماً از همه جا از ققنوس تا سدونا تا گراند کانیون دیدن کنید. شما ناامید نخواهید شد ، و خواهید فهمید که اگرچه ما در طرح بزرگ چیزها بسیار کوچک هستیم ، اما این زیبایی های عظیم را تجربه خواهیم کرد.

اعتیاد به روابط خانوادگی چه می کند

اعتیاد یک بیماری مضر است که نه تنها خود شخص بلکه افرادی که توسط آنها احاطه شده است ، تأثیر زیادی می گذارد. این می تواند احساسات ناخوشایند زیادی از جمله عدم توجه ، تحریک پذیری ، عدم توانایی در تمرکز بر روی چیزها و غیره ایجاد کند.
 فردی که به چیزی اعتیاد دارد معمولاً نمی تواند احساسات ، احساسات و خواسته های خود را کنترل کند زیرا برای او هدف وسواس تنها چیز مهم در این کره خاکی است. بنابراین ، این واقعیت که اعتیاد بر روابط خانوادگی تأثیر می گذارد جای تعجب نیست.
 

 
معمولاً دو نوع اعتیاد وجود دارد:
  • اعتیاد به مواد
  • اعتیاد رفتاری
این اعتیاد از نظر زمانی می تواند دو نوع تأثیر در روابط خانوادگی داشته باشد: کوتاه مدت و بلند مدت. روابط شروع به سمی شدن می کند ، اعضای خانواده هر روز شروع به درگیری می کنند و گاهی اوقات این امر می تواند به چیزی شدید و خطرناک تبدیل شود. اما راه های زیادی برای برون رفت از این شرایط وجود دارد و در بسیاری از موارد ، مراجعه به روان درمانگر پاسخ صحیحی است. WebMD به روشنی توضیح داد که چرا درمان در هنگام مشکلات اعتیاد امری اساسی است.

آنچه اعتیاد نوجوانان در روابط خانوادگی انجام می دهد
نوجوانان نسبت به این مسئله بسیار حساس هستند زیرا آنها به اندازه کافی بالغ نیستند که بتوانند از پس شرایط و مشکلات دشواری برآیند. آنها می توانند چیزها را بسیار متفاوت و گاه دشوارتر از آنچه در زندگی واقعی است درک کنند. آنها حتی گاهی اوقات می توانند از دست خانواده و دوستان فرار کنند و تنها شوند یا فکر خودکشی کنند. در این موارد ، اعضای خانواده تنها کسانی هستند که می توانند از آنها حمایت کنند و به آنها بگویند که این پایان دنیا نیست و در نهایت همه چیز قابل حل است.

وقتی نوجوانان مورد تشویق عزیزان خود قرار می گیرند ، نسبت به زندگی احساس آرامش و مثبت می کنند. موارد بسیاری وجود دارد که چنین مشکلات سخت خانواده ای را حتی از قبل مستحکم و استوارتر می کند.

بنابراین نکته اساسی این است که کمک بدون توجه به نوع اعتیاد یا قدرت آن همیشه مهم است.

راهی برای ترک اعتیاد ، درمان و درمان
در چند وقت اخیر ، یکی از منابع اصلی اعتیاد ، کازینوها هستند. مردم برنده شدن را دوست دارند ، مخصوصاً وقتی صحبت از پول واقعی می شود که در دست خود می بینند و احساس می کنند. کاملاً بعید است که افراد یک باره اعتیاد خود را ترک کنند. بنابراین من معتقدم که یک نگرش خوب برای درمان این است که اعضای خانواده انواع کازینوهایی را که روزانه در ظرفیت های قمار محدودیت دارند ، پیشنهاد دهند. کازینوهای سنتی قبلاً این گزینه را نداشتند ، بنابراین این روش جدید قمار آنلاین است ، مانند کازینوهای بیت کوین. علاوه بر این ، مهم است که حدود 10 میلیون آمریکایی وجود دارد که از اعتیاد به قمار رنج می برند. بنابراین ، مکانهای جدیدتر می توانند برای کنارگذاشتن راههای سنتی و شروع یک روش جدید و کم خطر برای قمار ، برای آنها مفید باشد. از آنجا که این نوع کازینوها جدید هستند ، برای برجسته شدن به چیزی نیاز دارند.

از مزایای این امر این است که آنها نمی توانند در تمام طول روز قمار کنند و تمام پول خود را خرج کنند. آنها می توانند خواسته های خود را برآورده کنند اما نه به طور کامل ، بنابراین می توانند یاد بگیرند که دفعه بعد چگونه با آنها برخورد کنند.

اعتیاد یک بیماری است و در صورت درمان صحیح بیمار از نظر جسمی و روحی ، می توان آن را با موفقیت درمان کرد. اعضای خانواده تأثیر بسزایی در روند درمان افراد دارند زیرا آنها در هر مرحله به آنها انگیزه می دهند و عشق و پشتیبانی مورد نیاز را به آنها می بخشند.

ترمیم اتصالات
حتی اگر ممکن است زمان بر باشد ، قطعاً پس از تلاشهای زیاد ، ارتباطات برقرار می شوند. فرصت هایی وجود دارد که در طول روند توان بخشی اعضای خانواده را ملاقات کنید تا روابط آنها حفظ شود. اگر با این موضوع مشکلی دارید و می توانید به این لینک مراجعه کنید . آنها می توانند پشتیبانی مهمی ارائه دهند و در برقراری ارتباط مجدد به شما کمک کنند.

چگونه افراد مبتلا به اوتیسم می توانند نقش مهمی در بازاریابی محصولات داشته باشند

من از زمان یادآوری خودم اوتیسم بوده ام و یاد گرفته ام که با آن زندگی کنم ، اساساً با هر شرایط زندگی سازگار شدم ، اما گاهی اوقات این احساس متفاوت بودن دوباره بوجود می آید.
این احساس منجر به تحقیق در مورد تأثیر روشهای بازاریابی در افراد مبتلا به اوتیسم شد.
 

 
همانطور که از تجربیات و تحقیقات انجام شده است ، ما می دانیم که افراد مبتلا به اوتیسم جهان را به گونه ای دیگر پردازش می کنند ، به ویژه در مواردی که مربوط به موارد حساس است. این تحقیق توسط ویلیام اسکایلارک و همکارانش در دانشگاه کمبریج جورج فارمر و سیمون بارون کوهن بیان می کند.

"افراد مبتلا به شرایط طیف اوتیسم (ASC) حساسیت نسبت به محرک های زمینه ای را در بسیاری از کارهای ادراکی و شناختی کاهش می دهند."

این همچنین بدان معناست که افراد طیف با بازاریابی محصولات متفاوت از افراد "عادی" که می توانند تحت تأثیر "فریب دهنده ها" قرار بگیرند و کالاهای مورد نیاز خود را خریداری کنند متفاوت است.

به نظر می رسد وقتی افراد عادی با اطلاعات حاصل از تبلیغات تجاری یا تبلیغات اینترنتی بمب گذاری می شوند ، سریع فریب تصمیمات عجولانه را می گیرند. شرکت های بزرگ با استفاده از تجزیه و تحلیل پیشرفته فناوری و روانشناسی تعیین می کنند که چگونه محصول خود را در ذهن مردم قرار دهند.

همانطور که تحقیقات نشان داد ، افراد مبتلا به اوتیسم کمتر در معرض این حواس پرتی قرار می گیرند و به طور مداوم به جای محصولات دارای "طعمه ها" محصولات بهتر را می خرند.

به عنوان مثال ، بیایید بگوییم دو محصول برای فروش وجود دارد:

تلویزیون A (500 دلار ، 58 اینچ).
تلویزیون B (750 دلار ، 68 اینچ).
ما می توانیم فرض کنیم دو گروه افراد وجود دارد و یک گروه محصول A را به دلیل ارزان تر بودن خریداری می کنند و گروه دیگر محصول B را خریداری می کنند زیرا علی رغم قیمت بالاتر ، بزرگتر / بهتر است. اما بیایید بگوییم محصول C در اطراف بلوک قرار دارد:

تلویزیون C (800 دلار ، 64 اینچ).
افرادی که حاضرند 750 دلار برای خرید تلویزیون غول پیکر هزینه کنند ، به هر حال این کار را انجام می دهند. هنوز هم افرادی که برای اولین بار قصد خرید محصول A را داشتند اکنون با کالای جدیدی روبرو هستند که از محصول B نیز بهتر است اما گران تر نیز هست و این می تواند به یک درک روانشناختی منجر شود که خرید تلویزیون B یک معامله بهتر است با این فکر که شما یک تلویزیون بزرگ با قیمت مناسب خریداری کرده اید. هنوز هم ، باید بدانید که شما فقط 250 دلار بیشتر از آنچه در ابتدا قصد داشتید هزینه کرده اید.

این احتمالاً در مورد افراد مبتلا به اوتیسم صدق نمی کند زیرا علی رغم معامله ، آنها برای خرید محصول مورد نظر خود به فروشگاه می روند.

ارائه اطلاعات توسط مشاغل.
در بازاریابی ، نحوه ارائه اطلاعات شما مهمترین است. ارائه می تواند یک فیلم ، اینفوگرافیک یا نمایش اسلاید باشد. هنوز هم ، هنگام ارائه ارائه ، باید توجه داشته باشید که احتمالاً نمی توانید افراد اوتیسم را برای خرید محصول براق فانتزی خود فریب دهید ، زیرا آنها قبلاً تشخیص داده اند که آیا محصول شما یا محصول دیگری را بر اساس کیفیت خریداری می کنند یا خیر. از محصول است و نه در ظاهر.

افراد زیادی با علائم سندرم آسپرگر یا یک بیماری مرتبط دیگر وجود دارند ، بنابراین ممکن است تصمیم صحیحی برای استخدام افراد در این طیف باشد تا از چگونگی تفکر و پردازش بازاریابی و تصمیم گیری این افراد اطلاعاتی کسب کنید.

در این موارد که افراد طیف استخدام می شوند ، در واقع ما در مورد افراد اوتیسم با ضریب هوشی بالا صحبت می کنیم که می تواند به شرکت کمک کند تا به عنوان یک مترجم برای کمک به شرکت عمل کند.

فرصت دادن به افراد مبتلا به اوتیسم برای کار در جامعه نیز به ایجاد شغل کمک می کند. بسیاری از افراد اوتیسم یافتن موقعیتی که بتوانند به درستی کار کنند بسیار دشوار است.

برخی از مهارتهای اساسی مانند چشم انداز برای جزئیات ، تمرکز مناسب ، عزم راسخ ، یا یافتن الگو در صنعت بسیار مورد استقبال است. اگر به چالش کشیده شدید نباید از ترس یک چالش جدید ترسید.

افکار نهایی.
از طریق تجربیات شخصی ، من درگیر آن نوع معاملات طعمه ها می شوم. با این حال ، من همچنین می توانم دیدگاه افراد اوتیسم را درک کنم ، بنابراین من همیشه می توانم به عنوان یک واسطه برای شرکت های بازاریابی که به آنها کمک می کند ذهن افراد اوتیسم را درک کنند ، باز باشم.

و شخصاً ، من فکر می کنم شرکتهای بیشتری باید افراد طیف را استخدام کنند. ما افراد دوستانه ای هستیم و دوست داریم در بازاریابی / تجارت کار کنیم.

نقد و بررسی کتاب: "استفاده از دارو برای بزرگسالان" توسط دکتر کارل هارت

وقتی برای اولین بار از این کتاب شنیدم ، انتظار داشتم این کتاب شخصی باشد که به ما بیاموزد چگونه ماری جوانا می تواند به ما کمک کند و ما را درمان کند ، مانند بسیاری از افراد دیگری که سعی در آموزش ما دارند. CBD ، علف های هرز و غیره اما من خیلی اشتباه کردم. در عوض ، این کتابی است در مورد اینکه چگونه تاریخ مواد مخدر با نوسازی فرهنگ مواد مخدر بسیار متفاوت است.
چگونه روزگاری یک انتخاب آزاد بود و اکنون به طور آشکار پلیس شده است. این درمورد چگونگی تبدیل "مواد مخدر" به یک اصطلاح تحقیرآمیز و تأثیر عوامل اقتصادی-اجتماعی پیرامون "فرهنگ مواد مخدر" بر دید کلی داروها است. بحث: آیا بزرگسالان با انتخاب خود ، با حقوق بشر خود ، باید اجازه دهند چیزی را که انتخاب می کنند در بدن خود بگذارند؟ پاسخ در مورد الکل و سیگار "بله" است. اما اگر بخواهیم مواد مخدر را بررسی کنیم ، پاسخ فقط "نه" است.
 

 
وی از زمینه های تاریخی استفاده از مواد مخدر و چگونگی ارتباط آن با آزادی تا ساختارهای شیمیایی خود داروها عبور می کند. وقتی صحبت از اعتیاد هم می شود ، دکتر کارل هارت تفاوت بین افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند و افراد معتاد به مواد مخدر را مرور می کند. افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند به طور معمول افراد بالغ منظمی هستند که دارای شغل هستند ، در خانواده هایی هستند که هر چند وقت یکبار به هر دلیلی این تجربه را دوست دارند. آنها کاملاً تحت کنترل هستند و تصمیم گرفته اند این کار را انجام دهند. با این حال ، فردی که معتاد است ، دارای فاکتورهای اقتصادی - اجتماعی زیادی است که عدم کمک به معتاد نیز در این واقعیت نقش دارد که این افراد اغلب در اثر اعتیاد و مشکلات خود مرده اند. ما را به این حقیقت رهنمون می کند که معتادان با مشکل مواد مخدر شروع نمی کنند ،

دکتر کارل هارت از بحران opiod که در ایالات متحده اتفاق می افتد به عنوان شاهد خود در این مورد استفاده می کند. مرگ و میرها معمولاً افرادی هستند که مشکلات روانی دیگری دارند ، از نظر مالی ، جسمی در مشکلات مختلف قرار دارند یا زندگی خود را برای شخص دیگری به خطر می اندازند. در واقع ، این در واقع داروها نیستند که آنها را می کشند بلکه اعتیاد و ماهیت خود اعتیاد است. این امر قبلاً با اعتماد مردم به الکل ثابت شده است - تعداد افرادی که به دلیل اعتیاد به الکل می میرند بسیار بیشتر از اعتیاد به مواد مخدر است. اما از آنجا که ماده مخدر "مواد مخدر" در نظر گرفته می شود ، این بدان معناست که با عوامل اجتماعی افرادی که در معرض خطر اعتیاد هستند هنگام مرگ در ارتباط است. در حالی که ، الکل اینگونه نیست.

بخشی که من واقعاً جالب یافتم این است که دکتر کارل هارت توضیح می دهد که چرا بیشتر افراد سیاه پوست به اتهام مواد مخدر در زندان محبوس شده اند نسبت به همتایان سفیدپوست خود در حالی که ثابت شده است که افراد سیاه و سفید تقریباً به همان میزان دارو مصرف می کنند. من فکر کردم تحقیقی که او در این باره انجام داده است از جمله: مطالعات ، حکایاتی از خودش و دیگران ، زمینه های تاریخی و اجتماعی ارائه شده از طریق منابع ثانویه ، شدید ، شگفت انگیز است و من فکر می کنم که او اساساً فقط ثابت کرد که سیستم اجرای قانون در مورد اتهامات مواد مخدر یک مشکل ذاتی دارد. این نه تنها زندگی را نابود می کند بلکه باعث کشته شدن مردم نیز می شود.

در پایان ، در حال حاضر تعداد کمی از کتابهای داستان نویسی به اندازه این کتاب مهم هستند و من از مطالعه بیشتر افراد بیشتری استقبال می کنم. این خیلی خوب نمی داند اما می توانم صادقانه بگویم که کاملاً فکر شما درباره فرهنگ مواد مخدر را تغییر خواهد داد. به خصوص اگر فکر می کنید افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند فقط "افراد بد" هستند که "انتخاب های بد" می کنند. این دیدگاه شما را کاملاً تغییر خواهد داد و همه را به تصویر بزرگتر تبدیل خواهد کرد. من مشتاقانه منتظر مطالعه بیشتر کارهای دکتر کارل هارت در آینده هستم.

5 راه برای غلبه بر سندرم ایمپوستر

سندرم ایمپوستر را در دانشگاه تجربه می کنید
هرچه بیشتر به سمت رشته خود بروید ، همه دانش آموزانی را که فقط دوره های انتخابی یا پیش نیازها را می گذرانند شروع می کنید. ناگهان شما با تعداد انگشت شماری از دانش آموزان روبرو خواهید شد که تقریباً هر روز در هر کلاس آنها را می بینید. شما با این افراد رشد می کنید. با آنها پیوند دهید. با آنها مبارزه کنید.
 

 
چه اتفاقی می افتد که احساس می کند دیگر با همان سرعت رشد نمی کنید ...

روزی از خواب بیدار خواهید شد و مدام احساس خواهید کرد که با همسالان خود در رقابت هستید. من به یاد می آورم که همیشه احساس می کردم سخنرانی هایم در مقایسه با دیگران جذاب نیست یا پروژه های طراحی من زباله است. این احساس به شما دست می دهد که دائماً در حلق یکدیگر قرار دارید و می خواهید ارزش خود را ثابت کنید اما در داخل با این مسئله برخورد می کنید.

سندرم ایمپوستر چیست؟

جایی که فردی به مهارتها یا استعدادهای خود شک می کند و از در معرض کلاهبرداری ترس درونی دارد.

در اینجا پنج راهی وجود دارد که می توانید بر سندرم Imposter غلبه کنید:

1. بپذیرید که می توانید ، و احتمالاً مرتکب اشتباه شوید

وقتی وارد دانشگاه می شوید ، غالباً آسان است که در این ذهنیت "مردم پسند" قرار بگیریم. شما می خواهید والدین خود را افتخار کنید. شما می خواهید دوستان خود را تحت تأثیر قرار دهید. می خواهید معلم شما را دوست داشته باشد و غیره. این رویکرد می تواند برای ثبات ذهنی شما مضر باشد. دیگر به خود اجازه نمی دهید اطلاعات را یاد بگیرد و جذب کند. در عوض ، شما اطلاعات را برای تصویب و "کسب نمره خوب" حفظ می کنید. چه اتفاقی می افتد که در آن امتحان قبول نشوید یا در آن مقاله رد شوید؟

بپذیرید که شما یک انسان هستید ، که در حال یادگیری هستید ، و قصد دارید چند اشتباه را در اینجا و آنجا انجام دهید. نحوه دریافت آن درس و رشد از آن در جایی است که خواهید فهمید چه نوع دانش آموزی هستید.

2. تأییدهای مثبت

آنچه شما به دنیا ارائه می دهید دقیقاً همان چیزی است که شما می خواهید پس بگیرید. اگر خودتان را پیدا کنید که می گویید ، "واو ، آنها نویسنده بهتری از من هستند" ، "آنها هرگز در یک آزمون رد نمی شوند ، چگونه می توانم مقایسه کنم؟" "من در هنگام ارائه سخنرانی هرگز نمی توانم به این اعتماد به نفس داشته باشم ، آنها نمره بهتری از من می گیرند" ، سپس شما انرژی منفی را به جهان وارد می کنید و این دوباره بازگردد و به عزت نفس شما آسیب برساند.

همیشه می توانید تصدیق کنید که همکلاسی هایتان خوب عمل می کنند! فقط هرگز از آن به عنوان لرزش در ارزش و توانایی شخصی خود استفاده نکنید. اظهارات مثبت به نظر می رسد: "من بخاطر ارائه آن سخنرانی حتی اگر عصبی باشم بسیار به خودم افتخار می کنم" ، "من در این مقاله خوب عمل کردم و دفعه بعد از نظرات معلمان برای بهبود آن استفاده خواهم کرد!" "من تمام هفته را برای این آزمون مطالعه کردم و خوشحالم که توانستم آن را قبول شوم!"

3. بررسی همتا

من می دانم که احساس می کنم آخرین کاری که می خواهید انجام دهید این است که با شخصی تماس بگیرید که احساس می کنید با آن رقابت می کنید. اما صدایم را بشنو! اگر روش ارائه شخصی ، یا چگونگی ساختار مقاله خود را می پسندید ، یا متوجه می شوید که شخصی دائماً در امتحانات موفق می شود ... شما مجاز هستید که با آنها ارتباط برقرار کنید!

در مورد آنچه دانش آموز متفاوت از شما انجام می دهد راهنمایی یا راهنمایی بخواهید. قول می دهم دانشگاه آنطور که به نظر می رسد بریده بریده نیست. اگر با یک سوال واقعی به یک همکلاسی نزدیک شوید ، متعجب خواهید شد که چقدر آنها می توانند به شما در پیشرفت کمک کنند! آیا این اشتباه با پرسیدن برای دیدن یک دانش آموز مقاله شما هر دو هنوز به نوبه خود در، و یا درخواست یک دانش آموز به شما پاسخ ارائه برای تست کامل، و غیره آیا استفاده از محبت خود را را ندارد!

4. از منابع دانشگاه استفاده کنید

شیوه تحصیلات شما هرچه باشد (دانشگاه ، کالج جامعه ، مدرسه تجارت و غیره) ، بیشتر مدارس منابع یادگیری را برای دانش آموزان ارائه می دهند. به مرکز نوشتن بروید و در مورد مقالات خود کمک بگیرید ، در آن جلسه مطالعه گروهی در کتابخانه شرکت کنید ، فیلمهای الکترونیکی آموزش الکترونیکی را در مورد چگونگی انجام کار خود مشاهده کنید.

اگر احساس می کنید در یک روال معمول گیر کرده اید و نتایج یکسانی را می گیرید ، پس رشد یا عدم رشد به خود شما بستگی دارد! استفاده از این منابع می تواند دریچه ای برای ایده ها و مفاهیم جدیدی باز کند که حتی تصورش را هم نمی کردید.

5. به آن زمان دهید

سندرم ایمپوستر یک شبه از بین نمی رود. در حقیقت ، برخی از افراد خارج از محیط های دانشگاهی با آن برخورد می کنند. سندرم ایمپوستر می تواند در محل کار ، در خانواده یا حتی در سرگرمی های مورد علاقه شما ظاهر شود. ایده ای که باید به خاطر بسپارید این است که باید با خود مهربان باشید! شما تنها کسی در جهان هستید که محدودیت های خود و آنچه را که قادر به انجام آن هستید می دانید. این همیشه با بقیه متفاوت خواهد بود. روی خود متمرکز باشید و شکوفایی خود را تماشا کنید!