وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

شما به دلیل برنامه نویسی بد تصمیمات بدی می گیرید

زندگی همه چیز درمورد انتخاب هاست. هر کجا که بروید ، انتخاب های شما وجود دارد - مرکب ، کاملاً رشد یافته ، واقعیتی هستند که شما هر روز زندگی می کنید.

هیچ اغراق آمیزی نیست که بگوییم اساسی است شما می فهمید که چرا انتخاب خود را انجام می دهید زیرا بیدار شدن در ساعت 7 صبح برای کار با خماری و 3 ساعت خوابیدن در زیر کمربند باعث می شود شما بفهمید که همیشه عاقلانه انتخاب نمی کنید.

چه چیزی مانع ایجاد زندگی مورد نظر ما می شود؟

  

همه ما اراده آزاد داریم ، اما انتخاب ما با ترس ، قضاوت ، وسوسه ، اعتیاد و بیشتر از همه موذیانه - با برنامه ریزی رنگ می شود.
شما کامپیوتر نیستید اما هنوز برنامه ریزی می کنید. از زمان تولد به شما یاد داده شده است که چگونه توسط والدین ، ​​معلمان ، خانواده ، دوستان ، فشار اجتماعی و سنت تفکر و عمل کنید.
در نتیجه ، نظرات دیگران تأثیر زیادی در نحوه تصمیم گیری شما دارد. اگر مراقب نباشید ، در نهایت زندگی شخص دیگری را می گذرانید ، نه زندگی شخصی خود را.
فکر می کنید این در مورد شما صدق نمی کند؟
سالها خودم را نوعی عاشق آزاد اندیشی می پنداشتم - هیچ کس به من نمی گوید که چه کاری باید انجام دهم ، در حالی که من در حرفه ای کار می کردم که نفرت داشتم تا بتوانم با حقوق دوستانم رقابت کنم. این مسابقه ای بود که من حتی نمی خواستم در آن شرکت کنم.
تا زمانی که من یک مربی طرز فکر استخدام کردم ، او مرا با مزخرف صدا کرد. او از من پرسید:
"استانداردهای چه کسانی را رعایت می کنی؟"
این یکی از آن لحظات افتادن میکروفون بود ، مثل این که یک واقعه شرعی از پشت یک چراغ عقب پریده و خانه گرد من را در روده لگد زده بود.
بالا رفتن از نردبان شرکتی معیارهای من نبود و همچنین با فروش روح من برای انطباق غیرخلاقانه ، حقوق خوبی کسب نکردم. بنابراین س wasال این بود ، من با چه لعنتی بازی می کردم؟
این برنامه نویسی بدی بود من بر اساس انتظارات دیگران ، توصیه های دیگران ، توصیه های دیگران انتخاب هایی انجام داده ام.
آیا شما در زندگی زندگی می کنید که فقط برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران ، ظاهر موفقیت آمیز یا مطابقت با انتظارات کارهایی انجام می دهید؟
انجام آن آسان است. همه ما هر روز به میزان کم و بیش این کار را انجام می دهیم. چگونه لباس می پوشیم ، چگونه صحبت می کنیم ، چگونه غیر عادی بودن خود را برای جا افتادن پنهان می کنیم.
خوب - هیچ کس نمی تواند برهنه راه برود زیرا این "واقعی" آنهاست ، همه ما باید سازش کنیم تا جامعه کار کند - اما تعادل وجود دارد. ضروری است که اطمینان حاصل کنید که مطابق با استانداردهای خود عمل می کنید ، در غیر این صورت زندگی در اطراف مجموعه ای کامل از ارزش ها را که متعلق به شما نیست ، بنا خواهید کرد.
سپس در نهایت یک "بازنده موفق" خواهید بود.
همه موارد مورد تأیید دیگران را خواهید داشت ، اما هیچ یک از آنها نیست. و ناگهان به آن آهنگ Talking Heads تبدیل خواهید شد:
"و شما ممکن است خود را پشت فرمان یک اتومبیل بزرگ ببینید
و ممکن است خود را در یک خانه زیبا ، با همسری زیبا پیدا کنید
و ممکن است از خود بپرسید ، "خوب ... چگونه به اینجا رسیدم؟" "
- "یک بار در یک زندگی" توسط Talking Heads
دیوید بیرن ، خواننده اصلی و ترانه سرا از گروه ، این ترانه را برای NPR توضیح داد و گفت:
"ما تا حد زیادی بیهوش هستیم. می دانید ، ما نیمه بیدار یا با خلبان خودکار عمل می کنیم و در نهایت ، با هر خانه ، خانواده و شغل و هر چیز دیگری کار خواهیم کرد. ما واقعاً متوقف نشده ایم که از خود بپرسیم ، "چگونه من به اینجا رسیدم؟" "
خلبان اتوماتیک که بایرن در مورد برنامه نویسی صحبت می کند. ما یک کار ثابت ، یک ماشین خوب و یک وام بزرگ دریافت می کنیم زیرا این همان کاری است که به ما گفته شده است. ما فقط در امتداد کمربند نقاله اجتماعی حرکت می کنیم. این همان چیزی است که به ما گفته شده خوشبختی است. این همان چیزی است که از ما انتظار می رود.
و اگر این نسخه شما از خوشبختی است ، عالی! اما اگر اینطور نباشد چه می شود ، و این هنوز واقعیت شماست؟
چگونه می توان برنامه نویسی بد را کنار گذاشت
خبر خوب این است: هرکسی می تواند برنامه نویسی بد را کنار بگذارد. این نکته مهم است: بسته به اینکه چه کسی به شما مراجعه کرده و چه زمانی ، برنامه نویسی ساده یا تقریباً غیرممکن است.
اگر بخواهید آن را باز کنید ، برخی از این موارد - به ویژه برنامه نویسی والدین - به درمان احتیاج دارند و این مقاله جایگزین کار درونی نمی شود.
با این حال ، من می خواهم یک راه سریع و ساده برای فیلتر کردن برنامه نویسی خوب و توصیه های بد را ارائه دهم ، بدون اینکه نظرات ذهنی شما مانع شود.
این است:
فقط از افرادی مشاوره بگیرید که خودشان به این توصیه ها عمل می کنند.
من به شما گفتم این ساده بود.
قاعده کلی این است که اگر کسی آنچه را که موعظه می کند تمرین نکند ، معمولاً پر از گله است.
این فیلتر همان چیزی است که نسیم طالب آن را "پوستی در بازی" می نامد.
طالب بسیاری از مشکلات جهان را به گردن افرادی می اندازد که هیچ سرمایه گذاری در توصیه ها ، دستورالعمل ها و اقداماتی که انجام می دهند ، اعم از اینکه "چیزی" سیستم بانکی است (قمار با پول دیگران) ، سیاست (سیاستمداران اعزام نیرو در جنگ (اما به خطر انداختن خودشان) به مدرسه رفتن (آموزش به کودکان چگونگی آرام نشستن و یادآوری چیزها با استفاده از روت به جای اینکه انتقادی بیندیشند) یا مغز شما (والدین ، ​​دوستان یا خانواده به شما می گویند چگونه باید زندگی کنید و عمل کنید اما هیچ نتیجه ای ندارید اگر توصیه خوب یا بد باشد).
"نفرین مدرنیته این است که ما به طور فزاینده ای توسط گروهی از مردم که در توضیح بهتر از درک ، یا در توضیح بهتر از انجام کار هستند ، جمعیت می یابند." - 'پوست در بازی' توسط نسیم طالب
در اینجا 3 نمونه از برنامه نویسی بد از زندگی من آمده است:
پدر من در مورد زندگی دیگران بسیار قضاوت می کرد ، آنها را در سطح بالایی نگه داشت ، اما او بر یک خانواده پر سر و صدا ریاست می کرد و توسط اعتیاد به الکل مورد آزار و اذیت قرار می گرفت. او مرد بدی نبود ، اما انصاف است که بگوییم آنچه را که موعظه می کرد ، تمرین نکرد.
به یاد دارم که از معلم علومم در مدرسه پرسیدم از چه پروتون یا نوترون ساخته شده است (جواب صحیح کوارک است). جوابی که من دریافت کردم این بود: "هیچ چیز ، آنها فقط پروتون و نوترون هستند." او هیچ سرمایه ای در یادگیری من غیر از برنامه درسی نداشت ، بنابراین اطلاعات نادرستی به من گفت.
وقتی بعد از هشت سال کارم را ترک کردم و هیچ اشتغالی سودمند در چشم انداز نداشتم ، یک همکار مسن تر با من ملاقات کرد تا توضیح دهد که چرا مرتکب اشتباه می شوم و کار جدید "در این اقتصاد" دشوار است. وی بیش از 20 سال در پست خود بود. او خوش فکر اما بد آگاهی بود و هیچ پوستی در بازی من یا ماندن نداشت.
این نکته است ، اکثر توصیه ها نیت خوبی در پشت آن دارند و فقط اگر به برنامه نویسی بد تبدیل بشوند ، آن را به عنوان انجیل تصور کنیم.
همه چیز را به خصوص استانداردها و ارزشهایی که فکر می کنید غیرقابل تردید است زیر سال ببرید. اینها معمولاً همان والدینی هستند که از نظر روانشناسی مانع ما می شوند.
در نهایت ، این زندگی شماست که زندگی کنید ، زندگی هیچ کس دیگری نیست. همه ما در انجام کاری که می دانیم باید انجام دهیم به اندازه کافی مشکل داریم زیرا ترس و تردید مانع آن می شود. برنامه نویسی بد از افراد بی عیب و نقص فقط گیجی ما را ایجاد می کند.
بنابراین درباره برنامه نویسی در زندگی خود ، ارزش ها ، معیارها ، اهداف و آنچه را به عنوان "موفقیت" قضاوت می کنید ، فکر کنید. آیا آنها مال شما هستند؟ آنها از کجا آمده اند و آیا منبع برنامه نویسی آنچه را که آنها تبلیغ می کنند ، انجام می دهد؟ آیا آنها در بازی زندگی و خوشبختی شما پوستی دارند؟
من واقعاً معتقدم که بسیاری از مردم در زندگی خود ، در فقر ، در روابط بد یا توهین آمیز ، در مشاغل وحشتناک و عادت های بد گرفتار می شوند ، زیرا افراد مناسب خود را برای مشاوره ندارند. آنها به سادگی برنامه نویسی بدی داشته اند.
انتظارات و توصیه های بد دیگران می تواند سالها شما را سنگین کند ، می تواند شما را از قاتل خارج کند و دور و بر شما دور شود.
برای تقسیم بندی توصیه های خوب و بد از این فیلتر سریع استفاده کنید - آیا آنها به توصیه های خود عمل می کنند. مطمئناً ، مشاوره بد هنوز می تواند از جعبه ای با عنوان "این BS را نادیده بگیرید" در ذهن شما آزار دهد ، اما اولین مرحله آزادی از هر مشکلی آگاهی از مسئله است. مرحله اول برای یافتن استانداردهای خود و رعایت آنها است. این قدم اول برای صلح و خوشبختی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد