وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

قانون جذب در قرآن و کتاب های مقدس

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که خداوند آن را با قوانینی ثابت آفریده است؛ قانون جذب یکی از قوانین جهان هستی است که می‌گوید: اگر احساس خوبی داشته باشید، اتفاقات خوبی را تجربه می‌کنید؛ اگر احساس بدی داشته باشید، اتفاقات بدی را تجربه می‌کنید.

بسیاری از افراد بر این باورند که نباید خیلی خوشحال و شاد باشند؛ آنها بر این باورند که پس از هر خنده‌ای، گریه‌ای خواهد بود و انسان نباید شاد باشد، در غیر این صورت بلایی سرش می‌آید!

  ادامه مطلب ...

معرفی چند ربات اینستاگرام ساده

این روزها شبکه اجتماعی اینستاگرام به یکی از بزرگ‌ترین پلت فرم‌های ارتباط جمعی در ایران و سرتاسر دنیا تبدیل شده که محبوبیت آن به صورت روز افزون در حال افزایش است. ربات اینستاگرام و قابلیت‌هایی که در آن وجود دارد باعث این محبوبیت شده و تعدد کاربران حاضر در آن بر هیچکس پوشیده نیست. طبق آخرین آمار، حدود ۴۵ میلیون کاربر ایرانی عضو اینستاگرام بوده و این موضوع نشان از اهمیت این شبکه اجتماعی در زندگی مردم ایران دارد.

 
ادامه مطلب ...

آیا تبلیغات هدفمند ما را به معتاد تبدیل می کند؟

رسانه های اجتماعی در دهه اخیر در حال افزایش بوده و با آن تغییرات بی نظیری در جامعه بوجود آمده است. هنگامی که من کودک بودم ، تبلیغات هدفمند فقط در تلویزیون وجود داشت. بسته به اینکه شما چه ساعتی را تماشا کرده اید و چه کانالی را تماشا می کنید ، شرکت ها به منظور انتخاب دموگرافیک صحیح ، تبلیغات مناسب را انجام می دهند.
 این صرفاً بر اساس آمار مشاهده بود و نه چیز دیگری. اما با توجه به اینکه رسانه های اجتماعی امروزه اطلاعات را به اوج خود می رسانند ، وب سایت هایی که بیشتر از ما درباره ما اطلاعات دارند - آیا تبلیغات هدفمند این کار را بسیار دور کرده است؟ آیا اکنون تصمیمات آگاهانه ما درباره کارهایی که روز به روز انجام می دهیم تغییر می کند؟
 

 
تبلیغات هدفمند در شبکه های اجتماعی چیست؟
تبلیغات هدفمند در شبکه های اجتماعی بر اساس داده های شما است. هرچه توجه و داده بیشتری به شبکه های اجتماعی بدهید ، تبلیغات تصفیه شده بیشتری خواهید داشت. به عنوان مثال: اگر اینستاگرام را مرور کنید و تعداد معینی از عکس ها را بر اساس زیبایی خاص طراحی دوست داشته باشید ، ممکن است تبلیغاتی با همان زیبایی طراحی داشته باشید تا توجه شما را به خود جلب کند. بازی تبلیغات هدفمند این است که چه مدت می توانند توجه شما را به خود جلب کنند. و آنها در حال پیروزی هستند.

تبلیغات هدفمند نیز می تواند به ما کمک کند. من شخصاً دوست دارم که بخوانم (همانطور که قبلاً می دانید) بنابراین در مورد اینکه از کجا می توانم کتاب ارزان تری خریداری کنم تبلیغاتی دریافت می کنم و این شگفت آور است. با این حال ، من نمی خواهم به عنوان مثال در مورد مسابقه موتور سیکلت تبلیغات بگیرم. این بی معنی خواهد بود و توجه من را از دست می دهد و حتی ممکن است من را وادار کند که (خدای ناکرده) از کاربرد استفاده نکنم.

در تبلیغات هدفمند از همه چیز از روز تولد گرفته تا حیوان مورد علاقه شما ، از اعتقادات سیاسی و فلسفی شما گرفته تا کلاه استفاده می کنید ، از دوشیزگی مادرتان گرفته تا قومیت تا آخر اینکه آیا تا به حال کشور را ترک کرده اید ، استفاده می شود. این کار را انجام می دهد تا تبلیغاتی که مشاهده می کنید توجه شما را به خود جلب کند و باعث شود شما بخواهید روی آنها کلیک کنید. بنابراین ، خبرهای مربوط به هر شخص ، جدول زمانی و غیره کاملاً با اخبار دیگران متفاوت است. دقیقاً به طور همزمان دو نفر تبلیغات یکسانی را نمی بینند. چرا؟ خوب ، زیرا این برنامه همچنین از زمان آنلاین بودن شما و زمان خرید شما اطلاع دارد.

بله ، تا آنجا پیش رفته است.

فروش

اکنون س questionال این است که تبلیغات هدفمند چقدر مثر هستند و آیا در بازارهای خاص فروش بیشتری دارند؟


توسط آیزاک اسمیت در Unsplash
طبق مطالعات و نظرسنجی های مختلف در سال 2019 ، حدود 45-50٪ از کاربرانی که تبلیغات خود را در شبکه های اجتماعی مشاهده می کنند اظهار داشتند که اگر چیزی در آنجا تبلیغ شود بر خلاف تلویزیون ، مجله یا هر نوع تبلیغ دیگر ، احتمال خرید آن بیشتر است. اگر این تعداد را بگیریم و آن را در حدود 4 میلیارد نفری که از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند ، استفاده کنیم ، در این صورت حدود 2 میلیارد نفر داریم که از نظر تئوری ، بالقوه چیزی را از تبلیغاتی که در آن سیستم عامل می بینند خریداری می کنند.

بسیاری از شرکت ها به دلیل تبلیغات در شبکه های اجتماعی ، رشد 25 درصدی سود را گزارش می دهند. به این دلیل نیست که آگهی های بیشتری در شبکه های اجتماعی وجود دارد - به این دلیل است که اطلاعات جمعیتی آگهی مذکور بسیار دقیقتر از تصور ماست.

این از صمیم قلب برای همه مثبت است: ما در حال مشاهده تبلیغاتی برای چیزهایی هستیم که در واقع می خواهیم و شرکت های بزرگ و کوچک از افزایش فروش سود می برند.

اما موارد بیشتری وجود دارد.

سمت تاریک

تبلیغات هدفمند ممکن است ترش شود ...


توسط متیو مک کواری در Unsplash
من قصد دارم یک داستان بسیار مهم از آنچه در سال 2020 برای من اتفاق افتاده و چیزی که فهمیدم برای من اتفاق می افتد را برای شما تعریف کنم. من مجبور شدم از این تبلیغات جدا شوم - شاید دلیل اصلی آن نبوده است ، اما قطعاً عامل اصلی آن بوده است.

در طول سال 2019 دوست داشتم از کوکتل لذت ببرم. من علاقه زیادی به مخلوط کردن نوشیدنی های زیبا و زیبا داشتم که حاوی انواع الکل ها و آب میوه ها بود.

من شروع به خرید کوکتل های از قبل ساخته شده کردم زیرا می خواستم آنها را امتحان کنم. آنها درخشان بودند. در آغاز سال 2020 ، من تقریباً هفتگی می نوشیدم و از یادگیری همه این نوشیدنی های مختلف لذت می بردم. من می توانم یک منهتن ، یک دایکیری ، یک موهیتو ، پینا کولادا و همه چیز در این بین بسازم. من در این کوکتل ها از میوه های تازه استفاده می کردم و می خواستم کمی الکل اضافه کنم تا کمی قوی تر شوند. بدیهی است که مجبور شدم مقدار بیشتری از آن را خریداری کنم.

تبلیغات هدفمند این را می دانستند و بنابراین ، تبلیغات بیشتری را برای من شروع کردند. با گذشت زمان ، من بیشتر و بیشتر الکل می خریدم و اکنون به صورت روزانه مشروب می نوشیدم. اما این بار کوکتل نمی نوشیدم. داشتم مستقیم از بطری ودکا ، ویسکی یا روم می نوشیدم. این به سادگی بدتر و بدتر و بسیار بدتر می شود.

فهمیدم زندگی من رو به سراشیبی است و بوقلمون سرد شدم. من به گریه های تصادفی پیچیده شده بودم و خوشحال نبودم. احساس افتضاح می کردم و همیشه سردرد داشتم. من فقط بوقلمون سرد رفتم و آن را رها کردم. اما مشکل من "چه" نبود بلکه "چرا" و "چگونه" نبود. من مدام به این فکر می کردم که "چگونه این اتفاق افتاد؟" چرا؟ من سالها است که مشروبات الکلی مصرف می کنم و قبلاً در زندگی خود به اعتیاد به الکل وابسته نبوده ام.

بنابراین تحقیق کردم.

تحقیقات


توسط ویلیام آیون در برنامه Unsplash
من متوجه شدم که در حالی که قصد ترک بوقلمون را داشتم ، با سرعت نگران کننده آگهی های الکلی دریافت می کردم. من واقعاً هرگز در مورد مصرف الکل در شبکه های اجتماعی چیزی نگذاشته ام ، زیرا این هرگز قسمت بزرگی از آنچه که هستم نبود. اما مثل این بود که شبکه های اجتماعی می دانستند در پشت صحنه چه می گذرد و چه مقدار الکل می خرم و بیشتر تبلیغاتم را ادامه می دادند. من متوجه یک نکته اساسی شدم: هر سوم یا چهارمین تبلیغ در خوراک من مربوط به برخی نوشیدنی های الکلی بود. این برای یک کوکتل ، یا جیم بیم ، طعم جدیدی از رم یا حتی بود و من شما را گله نمی کنم - لیوان های شات

من یک آزمایش کردم

من سه بطری رم با کارت خود خریداری کردم و سپس بلافاصله آنها را پس دادم و در ازای آن پول نقد خواستم. به محض مراجعه به شبکه های اجتماعی ، دومین تبلیغاتی که دریافت کردم مربوط به یک کوکتل از همان شرکتی بود که الکل را از آن خریداری کرده بودم (که نام آن را نمی برم). مثل این بود که برنامه (باز هم نامی ندارد) از من خواسته بود که بنوشم ، در واقع سعی می کردم آن را بنوشم. من شوکه شدم ، اما نمی توانم بگویم که تعجب کردم.

بنابراین ، بیایید سوال مهم را بپرسیم:

آیا تبلیغات هدفمند ما را به معتاد تبدیل می کند؟
اعتیاد به الکل یا اعتیاد به خرید لباس ، حتی خرید یادگاری و غیره تبلیغات هدفمند وجود دارد که باعث می شود بیشتر از این کار کنید زیرا این امر درآمدزایی دارد. اگر شرکتی از شما درآمد کسب می کند ، احتمال خرید فضای تبلیغاتی بیشتر است و خرید فضای تبلیغاتی بیشتر به معنای درآمد بیشتر شرکت اپلیکیشن است. این راهی برای چرخاندن پول به عقب خودشان است و آنها برای انجام این کار و حفظ آن دست به هر کاری می زنند.

همه ما می دانیم که تبلیغات هدفمند تمام زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهد - حتی اگر فکر نکنید که این کار را انجام دهد. اما نکته مهم این است که بدانید کجا باید خط بکشید ، الگوها را بشناسید و تمام تلاش خود را بکنید تا خود را کنار هم نگه دارید زیرا در حقیقت - این شرکت ها به شما اهمیت نمی دهند. شما برای آنها داده هستید. شما همزمان محصول و مخاطب آنها هستید.

آیا می توان ارزش های شخصی خود را ایجاد کرد؟

آیا ذهن فرد تعصب و لجبازی در حفره های دگم نهفته نیست؟ شود خوب، خالص، و نوع ، بله؟ با گذشت زمان ، من به طرز دردناکی اعتراف کردم که زیبایی یک حقه است. نیکولو ماکیاولی از این موضوع آگاه بود و در کتاب شاهزاده خود می نویسد: "مردها آنقدر ساده اند و تمایل زیادی به اطاعت از نیازهای فوری دارند که فریبکار هرگز قربانی فریب های خود نخواهد شد.
" به نظر من این کلمات برای بشریت کاملاً فدیه آور است. واقعیت امر به معروف و با فضیلت در برزخ فریب و خیانت است. ماکیاولیسمعمل غیرمعقول تکراری برای پیشبرد اهداف شخص است. نجات دهنده آنها عیسی ناصری از نظر انسانها ، آنها را مستعد داشتن خرد سنتی سنتی مسیحی و زیبایی آنها کرده و درک آنها را ناامید کرده است. رنه دکارت نیاز به تجدید نظر دارد. "من فکر می کنم ، بنابراین من هستم" باید "دین فکر می کند ، بنابراین من هستم" باشد.
 

 
دین آنچه را که خوب و بد است ترسیم می کند و ساختارهای جزمی احساسات ما را خفه کرده و قضاوت ما را کدر می کند. "یکی نباید به دیگری حسادت کند"؟ در واقع این یک جامعه روان رنجور است! اگر ما حیله گر بودیم ، آنچه می خواستیم متعلق به ما باشد. شعارهایی که با پتوی آرامش ما را در آغوش می گیرد این است: "من از دست دادم زیرا بیش از حد خوب ، پاک و مهربان بودم" ، این یک پارادوکسی کاملاً سرسام آور و قوی است که نمی توان به آن اعتماد کرد. با این حال ، این گواهی که اگر کسی برنده شود ، دیگری باخت ، بی توجه باقی می ماند. از آنجا که ما محصول دستاوردهای خود هستیم و نه مقصودمان ، بنابراین هر اصل یا پیش فرضی که تلاش ما را خنثی کند باید ریشه کن شود.

نیچه ، که شاید مورد مناقشه ترین و در عین حال زیرک ترین متفکر قرن نوزدهم باشد ، با استعانت بدنام خود ، خدا مرده ، زیرک بود ، زیرا این امر به ما در درک این هذیان مذهبی کمک می کند. درک کنید که بین خدا مرده است و خدا مرده است و ما او را کشته ایم.این یک بیان پیروزمندانه نبود. این پیشگویی از هرج و مرج بود که پس از مرگ خدا اتفاق می افتد ، زیرا جسد غربی بر الوهیت عیسی پیش بینی شده است. یعنی چه؟ بنابراین من حدس می زنم که چنین است: بنای مذهبی که جامعه را برای هزاره ها جهت گیری کرده است ، نمی تواند با یک حرکت گاه به گاه و بدون ضرب وشتم از بین برود ، زیرا مرگ خدا بدیهیات کلامی را که از زمان بسیار قدیم در حال تکثیر بوده اند ، بررسی می کند. نیچه در کتاب م Theثل دیوانه موارد زیر را می نویسد:

"دیوانه به میان آنها پرید و آنها را با چشمانش سوراخ کرد. خدا کجاست؟" او گریه کرد ؛ "من به تو خواهم گفت. ما او را کشته ایم - تو و من. همه ما قاتلان او هستیم. اما چگونه این کار را انجام دادیم؟ چگونه می توانستیم دریا را بنوشیم؟ چه کسی اسفنج را به ما داد تا کل افق؟ ما چه کار می کردیم وقتی این زمین را از خورشید آن جدا کردیم؟ اکنون کجا دارد حرکت می کند؟ کجا داریم حرکت می کنیم؟ دور از همه خورشیدها؟ آیا ما مداوم غرق نمی شویم؟ عقب ، پهلو ، رو به جلو ، از همه جهات؟ آیا هنوز وجود دارد بالا یا پایین؟ آیا ما گمراه نمی شویم ، مثل چیزی بی نهایت؟ " "

تبیین دستورالعمل اساسی الهیات ، بشری را از نظر اخلاقی پراکنده می کند ، زیرا اخلاق آنها از خدا گرفته شده است. فرد ممکن است هنگام فرو رفتن احساس خود را از بالا یا پایین از دست بدهد ، زیرا پستهایش با آن روبرو می شوند. نیچه در کتاب خود به این ترتیب زرتشت صحبت کرد ، Übermensch را معرفی کرد : حالتی فراتر از انسان ، که در آن آگاهی فرد تحت تأثیر قرار نمی گیرد تا بتواند مسیر خود را جعل کند. به راستی اصلاح کننده؛ دشوار است ، اما

در این ویدئو ، دکتر جوردن پیترسون به انتقاد فروید و یونگ از Übermensch اشاره می کند. یونگ رد کرد که کسی توانایی ایجاد ارزشهای خود را دارد ، که می تواند به مدل روان او نسبت داده شود. 3 قلمرو دارد: آگاهی ، ناخودآگاه شخصی و ناخودآگاه جمعی. قلمرو سوم خانه کهن الگوهای یونگی است که دسته های شناختی هستند و همه آنها را به اشتراک می گذارند. در این ویدئو ، دکتر پیترسون گفت: "شخصیت های موجود در شعور ما مستقل هستند" ، که با جستجو در درون ، می تواند تحریک ایجاد کند. در جنایت و مجازات داستایوسکی ، راسکولنیکف مظهر ایده نیچه ای است و یک دفاتر فروش و ظالمانه وحشی را به قتل می رساند ، زیرا اگر خدایی نباشد ، همه چیز مجاز است (برادران کارامازوف). کیرکگارد ، نیای اگزیستانسیالیسم ،جهش ایمان ، که به نظر من مغالطه منطقی است ، زیرا ایمان شخص به آخرت پیش شرط جهش او است. همانطور که او نوشت: "ایمان داشتن دقیقاً به معنای از دست دادن عقل است تا به دست آوردن خدا."

ایدئولوژی خردگرایانه Übermensch ، دقیقاً به دلیل رهایی از ایدئولوژی ها ، در طول تاریخ فاجعه بار بوده است. کمونیستهای اتحاد جماهیر شوروی ، آلمان نازی و کره شمالی توسط ارزشهای خود رهبری می شدند ، که ناگزیر موجب ظلم و ستم استبداد و قتل شد. فرضیه یونگی این است که برای رونمایی از پیدایش کهن الگوها ، باید زیرلایه روانشناختی پیش زبانی وی - که شامل نمادشناسی است که موجودی مرموز را برانگیخته است - کشف کرد ، که می تواند برای کشف ارزشهای وی بررسی شود. عمیق ترین درس از یونگ این است که فرد فقط از طریق رابطه مطلوبی که بین آگاه و ناخودآگاه روان وی وجود دارد ، ارزشهای او را کشف می کند ، که این امر زندگی آرام و حقیقت و آگاهی را تأیید می کند. بندرت می توان فی نفسه یک موجودیت قطعی شد.

س questionالی از خواننده من: آیا این آموزه های دینی بشریت را ناامید نکرده اند؟ آیا این آموزش ها ساختگی نیست؟ عیسی به دشمن عشق تو و خواهی همسایه عشق تو خودت به عنوان، همه از آن، با وجود بلند پروازی آنها، همیشه لکهدار تخیل انسانی و ادراک. گوسفندهای بی فکر نمی توانند مسیر یک چوپان را هدایت کنند. با این حال ، همانطور که نیچه می گوید: "فرد هنوز هم باید در خود هرج و مرج داشته باشد تا بتواند یک ستاره در حال رقص به دنیا آورد."

آیا شبکه های اجتماعی باعث می شود شما ضد اجتماعی شوید؟

شبکه های اجتماعی در 2 دهه گذشته منفجر شده اند ، اما "سد راه" های ذهنی نیز همین طور است. من بچه 90 هستم ، بنابراین حدس می زنم فقط به یاد داشته باشم که زندگی اجتماعی یکی متفاوت است.
به یاد دارم که در اوایل سال 2000 وقتی برای پیوستن به این چیز جدید موسوم به "فیس بوک" مورد هجوم قرار گرفتم . این خیلی احمقانه به نظر می رسید ، من اصرار کردم که هرگز عضو نخواهم شد - در دسامبر 2007 (شبی که با شوهرم ملاقات کردم) شکستم و به صفوف پیوستم! بخشی از من قطعاً قدردانی می کند که بزرگتر می شوم ، می توانم به گذشته نگاه کنم و خاطرات خاصی را پیدا کنم که در غیر این صورت نخواهم داشت از طرف دیگر ، ببینید چه بلایی سر جامعه ما می آورد.
 
ادامه مطلب ...