وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

5 فرصتی که به دلیل اضطراب از دست دادم

اضطراب من موجود عجیبی است. هومگون و بلند اما ظریف و ظریف. این در یک قلمرو با تناقض دائمی عمل می کند ، بین آرزوی پایان ناپذیر بیش از زمان حال و ترس گریزناپذیر از آنچه آینده به وجود می آورد ، گرفتار شده است. این به عنوان یک سکوی پرشی برای اینرسی عمل می کند ، باعث عدم توانایی و عدم تمایل من برای ایجاد تغییر معنی دار در زندگی من می شود. 

من اخیراً شروع به کنار آمدن با این موضوع کردم که این موضوع تا چه اندازه بر تجربه من تأثیر می گذارد. غالباً ، در مواقع شب ، وقتی همه افراد رویاهای زیبایی را می بینند ، من تمام فرصت هایی را که برایم پیش آمده ، می اندیشم زیرا ذهن مضطرب و فکر بیش از حد مزمن ، مرا زندانی کرده است. فکر می کنم اگر یک ثانیه متوقف می شدم و به خودم ایمان داشتم نتایج این شرایط چه بود؟ همیشه یکی برای بازتاب خود ، من لیستی از پنج چیز برتر خودم را تهیه کردم 

 
 
ادامه مطلب ...

شوالیه تاریکی روح: در مقابل عدم قطعیت پیش می رود

امروز بیدار شدم و در مورد مسیر زندگی خود مطمئن نیستم. من خیلی گیج شدم ، مدت زیادی بود که سعی کردم کتاب بخوانم ، و ماههای زیادی را صرف فکر کردن در مورد یک سوال کردم
 
ادامه مطلب ...

رسانه های اجتماعی: دوست یا دشمن؟

از زمان شروع رسانه های اجتماعی ، اکثر مردم بستری دارند که می توانند خود را بیان کنند. اکنون که شبکه های اجتماعی در اوج هستند و سوالی مطرح می شود ، آیا دیگر نظرات مردم آزاد است یا شبکه های اجتماعی آنها را خراب کرده اند؟ اخیراً ، ما شاهد موقعیت های مختلفی در مورد رسانه های اجتماعی ، ابراز وجود افراد و در نظر گرفتن این عبارات به عنوان آزاداندیشی هستیم.

در هسته اصلی خود ، فکر آزاد به عنوان اعتقاداتی در نظر گرفته می شود که بر اساس روش هایی مانند مشاهده تجربی ، منطق و دلیل شکل گرفته است. به جای اقتدار ، دگم ، وحی و سنت. بنابراین بسته به این که به کدام یک بیفتید ، بالاخره ممکن است آزاد اندیشی بیان نکنید.

 

 

رسانه های اجتماعی: دوست یا دشمن؟

با توجه به این موضوع ، برخی از افراد که به تبلیغات نگاه می کنند ، هنوز این واقعیت را باور دارند و مسئول گسترش این خبر هستند. این الگو بخصوص آسیب بیشتری به کل جامعه ما وارد می کند. شبکه های اجتماعی تنها یکی از مواردی است که به گسترش تبلیغات کمک کرده است. حتی اگر رسانه های اجتماعی به بیشتر افراد اجازه می دهند نظرات خود را به عنوان افکار آزاد به اشتراک بگذارند ، زیرا آنها در حال حاضر خراب هستند ، موج دیگری از نظرات خراب و افکار جذب شده را ایجاد می کند. به نظر عقل سلیم می رسد زیرا فاسد شدن معمول است. معمولاً داشتن نظرات مغرضانه است.


به تعبیری ، رسانه های اجتماعی به مردم کمک می کنند تا افکار آزادانه خود را بیان کنند اما همچنین می توانند به عنوان جزم گرایی عمل کنند که باعث تخریب افکار و عقاید دیگران می شود. برخی ممکن است رسانه های اجتماعی را یک شر ضروری بنامند ، اما این جای بحث دارد. در حال حاضر ، رسانه های اجتماعی هر دو دوست و دشمن اندیشه آزاد هستند.


کاری که مردم می توانند برای جلوگیری از دگم ایمان آورند ، بازگشت به ریشه اندیشه آزاد است. همانطور که در ابتدا ذکر شد ، آزاد اندیشی اعتقاداتی است که با روشهایی مانند مشاهده تجربی ، منطق و دلیل شکل می گیرد. اگر هر آنچه را که از طریق این "فیلترها" در رسانه های اجتماعی می خوانید قرار دهید ، جزم انداختن را ریشه می دهید. تلاش برای احتیاط ، تأمل و مراقبت از عقاید اسیر شده و فاسد و افکار مغرضانه مردم آسان نیست.


به قدرت مکالمه احترام بگذارید


نکته دیگر در مورد آزاد اندیشی و شبکه های اجتماعی این است که اکثر مردم ادعا می کنند "آزاد اندیش" هستند ، اما هرگاه شخص دیگری افکار خود را ابراز کند ، نه مطابق با افکار آنها ، آنها با جان و دل مخالف آنها هستند ، و مایل نیستند اعتقادات خود را به چالش بکشند. این دقیقاً همان چیزی است که آنها را متفکر اسیر می کند. گوش دادن به نظر دیگران کار بزرگی است ، مخصوصاً وقتی با آنها موافق نباشید. شنیدن سخنان آنها بدون فیلتر کردن آنها از طریق تعصب شخصی ، چالش دیگری است.


ما همیشه می توانیم اینگونه ادعا کنیم که آزاد اندیش هستیم و دیگران درباره اعتقادات سنتی و مذهبی صحبت می کنند و در تعصب شخصی گیر افتاده اند ، اما بی توجهی به نظر آنها به هیچ وجه کاری نمی کند جز اینکه تعصب آنها قویتر شود. درعوض ، باید سعی کنیم ضمن داشتن یک بحث مناسب درباره ایده ها ، از هم صحبت و یاد بگیریم. چه چیزی ممکن است باعث از بین رفتن این باورهای سنتی و مذهبی منسوخ شود؟ در بازار ایده ها ، رسانه های اجتماعی این روزها وضعیت موجود را بیش از پیش به چالش می کشند و به همین دلیل مواجهه با آن مسئله بسیار دشواری است. این جانوری جزمی است که با آن مخالف هستیم و باید مراقب نحوه برخورد با آن باشیم.


افکار دستگیر شده


رابطه بین رسانه های اجتماعی و اندیشه آزاد پیچیده است. از یک طرف به بیان افراد کمک می کند ، اما از سوی دیگر افراد بدون شواهد تجربی یا با استفاده از داده های دستکاری شده تحت تأثیر دیگران قرار می گیرند ، که در نهایت باعث می شود متفکرانی اسیر شوند. تا زمانی که مردم از رسانه های اجتماعی به عنوان تنها منبع اطلاعات استفاده نمی کنند ، باید خوب باشند. تأیید صحت ادعاها کار زیادی نمی برد ، اما برای افراد کم اینترنت ، درخواست اعتماد به شخص معتبری که آنلاین تحقیق کرده است ، است. اغلب اوقات ، اینفلوئنسر ممکن است تنها منبع در دسترس کسی باشد ، که این وضعیت را کمی پیچیده تر می کند.


با وجود همه چیز ، فکر آزاد هنوز وجود ندارد و رسانه های اجتماعی شیوه جدیدی برای بیان آن آورده اند. با گذشت زمان همه چیز تغییر می کند ، برخی بهبود یافته و برخی هنوز فاقد آن هستند. در مورد آزاد اندیشی ، این هنوز دیده نشده است. در برخی موارد ، پیشرفت ها مشهود است در حالی که در موارد دیگر هنوز اوضاع مطابق با زمان نیست.


رسانه های اجتماعی و آزاد اندیشی هنوز در روابط خود راه طولانی را سپری می کنند و امیدوارم اوضاع به بهترین شکل رقم بخورد.

5 راهی که هر روز بر اضطراب خود غلبه می کنم

آن احساس آشنا را احساس می کردم. هرچه عصبی می شدم ، ذهنم غیرقابل کنترل می چرخید. دستم را دراز کردم و هر چیزی را که تحمل کردم درک کردم ، امیدوارم که لحظه ای زودگذر باشد. احساس می کردم درونم بسته شده است ، مثل اینکه دیوارها من را خفه می کنند و مرا قادر به حرکت می کنند. بله ، من این احساس را خیلی خوب می دانستم. این اضطراب من بود و در خانه به من سلام می کردم.

من حداقل در دهه گذشته با اضطراب مقابله کرده ام ، اما تقریباً سه یا چهار سال پیش هرگز واقعا نامی برای آن نگذاشتم. در اعماق قلب و دندان من مبارزه کردم تا بفهمم که اغلب مضطرب هستم ، زیرا به آن به عنوان نشانه ای از ضعف نگاه می کردم. منطقی نبود که روی چیزهایی تمرکز کنم که توانایی کنترل آنها را ندارم! به روشی معمول ، سعی می کردم راه خود را از یک تجربه احساسی روشن کنم.

 

 

امروز ، من بهتر می دانم. من ساعتهای بی شماری را در درمان ، مدیتیشن ، روزنامه نگاری ، انجام تکنیک های تنفس و راهکارهای بیشتر برای کنترل آن صرف کرده ام. اضطراب من از یک امر عادی تا یک فاجعه به ظاهر ناشی می شود. تکمیل نکردن یک کار کاری که فکر می کنم باعث اخراج من شود ، به نژادپرستی سیستمی و فردی که تجربه می کنم. اگرچه برخی از ترسهای جدی من درباره چیزهای واقعی است ، اما شدت واکنش من این نیست. با جزئیات اینکه چگونه هر روز بر اضطراب خود غلبه می کنم ، به من بپیوندید.


من آن را می شناسم و از چه چیزی نشات می گیرد

همه ما می دانیم که اولین قدم برای حل یک مسئله ابتدا شناسایی این مسئله است. صبح اول صبح ، قبل از خارج شدن از رختخواب ، 4-6 نفس عمیق می کشم و "آنچه خواهد بود ، می شود" را تلاوت می کنم. صرف نظر از اشتیاق من برای کنترل نتیجه ، هر چقدر هم که کارها را مجبور کنم ، بعضی چیزها به شکلی خاص پیش می روند. با کنار گذاشتن کنترل ، می بینیم که در واقع کنترل می کنیم. اضطراب من به طور معمول در حال جوش زدن است ، بنابراین پرداختن به آن اولین چیز یک راه مفید برای جلوگیری از آن است.


من مراقبت را تمرین می کنم

پس از بیدار شدن ، و تقریباً هر روز صبح از زمانی که بیماری همه گیر اکثر ما را مجبور به کار در خانه می کرد ، من حوالی ساعت 4:30 صبح زود بیدار شدم و مراقبه کردم. در اینجا می توانید بیشتر به "چرا" پشت سر آن شیرجه بزنید ! https://elev8td-wellness.com/ هدیه- بیداری- قبل-از- طلوع-خورشید / قبل از کار در خانه ، کاملا استرس داشتم و ما تازه تعطیلات بهاری را به نتیجه رسانده بودیم ، که بسیار مورد نیاز اضطراب من نزدیک به جوش بود به اندازه کافی به ضربه درب کردن گلدان، بنابراین من می دانستم که من نیاز به انجام چیزی . من به جستجوی روح پرداختم و همین امر مرا به فکر فرو برد.


مراقبه من شامل دراز کشیدن کاملاً روی زمین است که فکر می کنم انجام آن حداقل یک بار در روز تمرین خوبی است. رفتن من به موسیقی با فرکانس پایین است که باعث آرامش من می شود و به من این امکان را می دهد که بطور همزمان روی یک یا دو فکر تمرکز کنم. من اگر خیلی سرگردان باشم همیشه خودم را به نفس خود بازمی گردانم. مدیتیشن ده دقیقه صبح ، و گاهی تا بیست دقیقه ، واقعاً به آرامش اعصابم کمک کرده است. همچنین به من کمک کرده است تا با برخی از مسائل داخلی دشوار مانند نارسایی ادراک شده و مشکلات آسیب پذیری مقابله کنم. مراقبه درهای خلاقانه ای را باز کرد که مدت زمان طولانی طاقدار بود.


من متحرک می شوم!

فعالیت بدنی گزینه ای شگفت انگیز برای کاهش آن افکار مضطرب است ، زیرا جایی را برای قرار دادن آنها به شما می دهد. از طریق عرق ، اندورفین آزاد می کنیم و به ما احساس لذت می دهیم. علاوه بر این ، مزایای سلامتی بی حد و حصر است ، باعث تقویت قلب ، ذهن و کاهش خطر ابتلا به سرطان ، دیابت ، فشار خون بالا و بیماری های قلبی می شود. حتی وقتی که احساس بی حالی و بی انگیزگی در کار می کنم ، خودم را متقاعد می کنم که فقط ده دقیقه این کار را بکنم ، همراه با داشتن شخص دیگری برای کار با (همسرم). شروع اغلب سخت ترین قسمت است و یک بار ده دقیقه بازدید ، به ندرت در آنجا متوقف می شوم. برای انجام فعالیت های بدنی به بوکس ، 30-45 دقیقه پیاده روی سریع و مدارهای کششی می روم. امیدوارم که به زودی دوچرخه جاده ای تهیه کنم ، بنابراین این چیزی است که من نیز مشتاقانه منتظر آن هستم. کار کردن با آن افکار مضطرب و خاموش کردن آن صدای انتقادی درونی ، به ویژه صدایی که می گوید ما لیاقت سالم بودن را نداریم ، امری مهم است. یک بار که این کار را یک بار انجام دهیم ، به ما اطمینان می دهد که بارها و بارها آن را انجام دهیم تا اینکه یک روز ، صدای آن صدای داخلی حساس از غرش صدایی به زمزمه ای ضعیف تبدیل می شود.


من از خودم فرار می کنم ... SORTA

وای این یکی قطعاً سخت ترین کار برای من است. تا زمانی که به یاد می آورم ، عاشق دستیابی به چیزهای بزرگ بوده ام ، به معنی این. به طور معمول ، این ارتباط با افراد ، ریختن درون آنها و پرورش و پرورش مهارت های زندگی پر از لذت و معنادار است. وقت و انرژی من غالباً مملو از وسایل ، وسایل و مشغله های زیادی است. من به طور معمول با بیش از حد دستاورد رقصیده ام که تبدیل به بیش از حد می شود. در سال 2020 ، یکی از بهترین کلماتی که یاد گرفتم استفاده کنم "نه" بود. "نه ، من الان نمی توانم این را در برنامه خود جای دهم." "من عاشق کاری هستم که انجام می دهی ، اما به خاطر رفاه خودم ، باید باران را چک کنم." "من دوست دارم در آن تعامل در مورد سلامت روان و سلامتی صحبت کنم ، اما آن روز برای من مفید نیست."


در گذشته همه چیز مانند یک بله به نظر می رسید و انصافاً باید گفت ، 70٪ -80٪ ​​کارها هنوز انجام می شود. این نبرد روزانه ای است که من می جنگم ، جایی که با خودم و اضطرابم در "قطار ارزشمند خود" چانه می زنم . در گذشته ، دستاوردها ، افتخارات و آنچه که من به دست می آورم محرک ارزش شخصی من بوده اند. اکنون ، من این ایده را پذیرفته ام که ارزش شخصی من فارغ از کاری است که انجام می دهم و به من کمک کرده است تا امسال تعداد زیادی از افکار اضطراب آمیز را از بین ببرم. همانطور که در مسیر اضطراب کمتری قدم می گذارید ، به یاد داشته باشید که شما نیز قدرت تفکیک ارزش و موفقیت خود را دارید و وقتی این کار را انجام می دهید ، از این کار سپاسگزار خواهید بود!


من روی لحظه کنونی تمرکز می کنم

بیش از هر سال قبل ، 2020 من را مجبور به نشستن در لحظه کنونی کرده است. اضطراب بر عدم قطعیت آینده متمرکز است و فقط این که بتوانم بگویم من می خواهم "جایی باشم که پاهایم هستند" و نه جای دیگری به ما کمک می کند کمی کنترل کنیم. در بعضی مواقع اضطراب من طاقت فرسا ، ناتوان کننده و بسیار سخت است که نمی توان آن را مشاهده کرد. من می دانم که وقتی فکرهای نامنظم و بی نظمی دارم ، اضطراب واقعاً در عمق فرو می رود و باید آن را رد کنم. 


یک تکنیک که بسیار کمک کرده است ، تمرینی است که من از کتابی به نام عادتهای با عملکرد بالا گرفتم . این تمرین "تنش را آزاد کنید ، قصد خود را تعیین کنید" نامیده می شود و به شما کمک می کند بر انتقال روزانه خود تسلط داشته باشید. یکی از م keyلفه های اصلی اضطراب ، احساس نگرانی و ترس از موقعیت ها است و یافتن راه های سازنده برای مهار این مسئله از طریق تمرکز مجدد در لحظه می تواند مفید باشد. در هنگام تمرین ، بدن خود را از نظر تنش اسکن می کنید در حالی که روی نفس خود تمرکز می کنید و می گویید "رها شوید".پس از رفع تنش ، شما قصد دارید که مورد بعدی را در لیست کارهای خود ، جلسه بعدی یا موارد بعدی در دستور کار خود قرار دهید. همانطور که روی نفس خود متمرکز هستید ، از طریق آنچه می خواهید برای فعالیت بعدی خود بیاورید راه بروید و چگونه می توانید از روند لحظه فعلی لذت ببرید. کاهش سرعت و محاسبه مجدد دوباره برای من معجزه کرده است ، بنابراین من دیگران را نیز تشویق می کنم که از این فرصت استفاده کنند.


تماس من با شما

اضطراب می تواند ما را زیر سوال ببرد تا بتوانیم اصلاً اقدامی انجام دهیم. این ما را به گروگان می گیرد و ما را فلج می کند و می خواهد خلاقیت ، اشتیاق و لذت زندگی ما را از بین ببرد.


امیدوارم آن دسته از شما که با اضطراب دست و پنجه نرم می کنید ، وضوح و آرامش بیشتری پیدا کنید ، زیرا می دانید که اضطراب مالک ما نیست. شما می توانید آن را کنترل کنید ، گفتن "این فقط یک فکر است و من می توانم یک فکر را تغییر دهم" فقط به قصد و شهامت نیاز دارد . ما می توانیم اضطراب را با هم از بین ببریم ، زیرا به طور جمعی از لحظه فعلی ، که دری برای همه لحظات است ، استقبال می کنیم.


در زیر چند تأیید برای کمک به شما در بهبود ، امید و ایجاد آرامش و شادی در زندگی شما آورده شده است!

  • "برای بهبودی ، باید ببخشیم. گاهی اوقات شخصی که باید ببخشیم خودمان هستیم. "
  • "شما دقیقاً همان جایی هستید که قرار است اکنون باشید. به آن اعتماد کن. "
  • "در لحظه فعلی قدرت وجود دارد."
  • "هر فکری که فکر می کنیم آینده ما را خلق می کند."
  • "هیچ چیز نمی تواند من را از آنچه خدایی و مقدر است باز دارد."
  • "امروز یک هدیه است و من مستحق لذت بردن از آن هستم."
  • "من به شهودم اعتماد دارم."
  • "من به فال جهان هستی باز هستم."
  • "امروز ، من خوشبختی را انتخاب می کنم."

قانون متعادل سازی چیست؟ چگونه از آن در زندگی استفاده کنیم؟

پدر آرمان بک ، پدر درمان شناختی ، در دوران مدرن اعتبار کافی برای کار خود دریافت نمی کند. بسیاری از نظریه پردازان و روانشناسان بالینی با قرار دادن یک چرخش شخصی بر فرضیه اصلی این نظریه ، نظریه CBT را دوباره مورد استفاده قرار داده اند ، یعنی: "اگر افکار خود را تغییر دهید ، دنیای خود را تغییر می دهید." برای این منظور ، من می خواهم این کتاب را به دکتر آرون بک تقدیم کنم تا قدردانی کنم از سهم وی در زمینه روانشناسی. آیا تعالیم او نبود؛ من مثل امروز که در زمینه بهداشت رفتاری و درمان اعتیاد کار می کنم موفق نخواهم بود.

 

ادامه مطلب ...