وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

وبلاگ میا وان

در وبلاگ شخصی میا وان می توانید مطالب متفاوت و جدیدی را که خودم ترجمه کرده ام به صورت فارسی بخوانید ^-^

نادیده گرفتن بخش نظرات در شبکه های اجتماعی

یک مشاهده سریع در مورد اینکه چگونه بخش نظرات در شبکه های اجتماعی بر سلامت روحی ، عاطفی و جسمی من تأثیر می گذارد و اینکه برای تغییر بهتر آن چه کاری انجام داده ام.

 این خواندن خوب به نظر می رسد. جز این ، حداقل بلافاصله مقاله را نمی خوانم. من مستقیماً به بخش نظرات می روم ، زیرا در بخش نظرات است که دامنه واقعی تری از آنچه در عصر اطلاعات نادرست آنلاین رخ می دهد را پیدا خواهم کرد - چیزی است که حداقل می خواهم فکر کنم. بخش نظرات به طور معمول یک میدان نبرد از تعارفات و شکایات ، از یک دیدگاه قطبی یا دیگری ، توصیه ها و دروغ ها ، تشویق ها و کنایه ها است (شما ایده می گیرید).

 

 

برای سالها من مدافع رسانه های اجتماعی بودم و اخیراً نیز ، به عنوان حرفه ای که وارد حوزه فناوری اطلاعات شدم (من از نظر تجارت تحلیلگر تجارت فناوری اطلاعات هستم). من همیشه از ایده استفاده از فناوری برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات واقعی و جذاب ، وقایع ، اوقات خوب ، اوقات بد و در نهایت ، برای برقراری ارتباط نزدیک با عزیزانم پشتیبانی کرده ام. من نمی دانم چه زمانی این اتفاق افتاده است ، من به سادگی یافتم که یک روز در شبکه های اجتماعی فقط برای بخش های نظر عمومی می روم.


در ابتدا همه چیز کمی سرگرم کننده بود. می خواهم وارد یوتیوب ، فیس بوک ، اینستاگرام ، لینکدین بشوم. یک پست را تماشا کنید یا بخوانید و به سرعت چند نظر را مطالعه کنید. برخی بسیار بصیر بودند. اکثر آنها به راحتی پوچی شوخ طبعی بودند که باعث می شد شکم من از خنده آسیب ببیند. با این حال به نظر می رسید که همه اوقات خوبی را سپری می کنند و پس از مدت کوتاهی من روز خود را بدون آسیب دیدگی ادامه می دهم. با این حال ، همه چیز کمی به سمت غرب پیش می رود - این باید تدریجی باشد زیرا برای مدت طولانی در حالی که من ارتباطی بین تغییر لحن عمومی در بخش نظرات و کیسه های ناشی از اضطراب زیر چشم من ایجاد نکردم.


متوجه شدم که مردان ، زنان و حتی کودکان در بخش نظرات شروع به گفتن حرف های وحشتناک با یکدیگر می کنند. فرقی نمی کرد سیاسی ، مشهور ، سبک زندگی ، دانشگاهی یا حتی الگوهای رفتاری باشد ، کسی حرفهای سرسختی در مورد پست دارد و افرادی که مخالف نظرات آنها هستند نیز حرفی برای گفتن دارند. خون من جوشید وقتی شخصی مشابه را دیدم که در مقابل گروهی از رزمندگان صفحه کلید ، تشنه از دست دادن ، از قلعه دفاع می کند. من می دانستم که چه کاری باید انجام دهم ، من نیز برای دفاع از یک پسر کوچک و یک مرد بزرگ ، برای همه خانمها ، آقایان - برای هر کس و هر کسی که برای خوب بشریت


شبانه ام طولانی تر شد و خوابم کوتاهتر شد وقتی که روزانه وارد حلقه کشتی می شدم ، نظر می دادم و به بدکنی هایی که در آن طرف صفحه قرار داشتند پاسخ می دادم. من صبورانه منتظر سخنان آنها خواهم ماند. وقتی متوجه فلش اعلانات روی صفحه ام شد ، ضربان قلب من چندین برابر افزایش یافت. من در برخی از نبردها پیروز شدم ، بسیاری از آنها را باختم ، اما در نهایت جنگ ادامه داشت. من روزهایم را با خواندن و بازخوانی نظرات ، پیشنهادات ، مسابقات قهرمانی و پاراگرافهای کاملاً مفید که ساختم ، سپری کردم و اطمینان حاصل کردم که هیچ غلط املایی وجود ندارد و اطلاعات من مطابق با حقایق است.


من فراموش کردم که با افراد واقعی مثل من و تو صحبت می کردم ، کسانی که اعتقادات ، تجربیات و علاقه های خاص خود را داشتند و در عوض کلمات را روی صفحه می دیدند. کلماتی که من بعضا با آنها مخالفم. مقالات خبری بدترین وسوسه من بود.


در کار حواسم پرت شد - هر لحظه می توانستم خودم را بدزدم و به برخی از موضوعات ادامه دهم پاسخ دهم. ساعاتی از روز خود را از دست می دادم و به دنبال نظراتی می گشتم که شما را شوکه کند و دوست پسرم را با توجه به نکات جالب توجه در مورد جلو و عقب ترین تجربه ای که داشتم ، خسته و کلافه کرد. ورود به شبکه های اجتماعی در مورد خواندن مقالات تأیید شده ، سرگرمی محتوای و ارتباط با خانواده و دوستان و بیشتر در مورد دفاع از گوشه من در میان غریبه ها کمتر شد. من شروع به سو everyone ظن در دنیا در رسانه های اجتماعی کردم ، زیرا فکر کردم دیدگاه های آنها به نوعی بی اساس است یا کاملاً اشتباه است. ذهنیت خوبی برای حضور در آن نبود.


چند ماه طول کشید تا متوجه شدم که انرژی پرانرژی من رو به زوال است ، ذهنم ابری شده با عقاید مخالف مخالف و اضطرابم از تعجب بیشتر می شود: «مردم در این باره چه نظری دارند؟ نظر مردم درباره من چیست؟ " در خارج از شبکه های اجتماعی تحریک پذیرتر ، کم تحمل تر و سریعتر درمورد هرکسی صحبت کردم. من از خواندن کتاب ، تمرین یوگا یا حتی وقت گذاشتن برای پختن یک وعده غذایی مناسب دلسرد شدم زیرا تمام کاری که می خواستم انجام دهم این است که آنچه را که شروع کردم به پایان برسانم - گفتگوی پایان ناپذیر در بخش نظرات. مدتها طول کشید تا شناخت این رابطه با کاهش روحی ، عاطفی و جسمی خودم را درک کردم.

اخیراً تصمیمی آگاهانه گرفتم که با ادب از همه نظرات خود در شبکه های اجتماعی در قسمت نظر خارج شوم. این بدان معنا نیست که من اظهارنظرهای مربوط به تولد شخصی یا برچسب ها و مکالمات گاه به گاه افرادی را که می شناختم نادیده گرفتم ، بلکه تصمیم گرفتم خودم را از گفتگوی عمومی کنار بگذارم. من کنجکاو شدم که آیا این تأثیر مثبتی در وجود من دارد.


پاسخ کوتاه - این شد! حداقل تا کنون ... من فقط چند هفته به پرهیز از بخش نظرات خود مانده ام ، با این حال ، می توانم نتایج مثبتی را مشاهده کنم. من دوباره شروع به خواندن و نوشتن کرده ام (در نتیجه این مقاله را می نویسم lol). من بهتر غذا می خورم ، آرام می خوابم ، پیاده روی می کنم و تمرکزم در حال بالا رفتن است. من همدلی را دوباره پیدا کرده ام و وقتم را صرف گوش دادن به دیگران می کنم نه اینکه فقط منتظر بمانم تا نوبت صحبت کنم.


به عنوان یک ضربه ناگهانی ، زمان نمایش صفحه های رسانه های اجتماعی من WAY پایین است. من اکنون به نفع به روزرسانی های خونسردانه دوستان و خانواده ها ، فیلم های هک کننده زندگی ، بررسی بازی ها و انیمیشن ها ، میم های بازیگ و به روزرسانی های موسیقی به شبکه های اجتماعی وارد می شوم. این اتفاق سریع اتفاق می افتد و من به همان سرعت که وارد سیستم می شوم از سیستم خارج می شوم. دیگر احساس اضطراب یا احساس گناه طولانی از نظر یا اظهارنظر دیگری نمی کنم. در حالی که من هنوز مقاله اخبار عجیب و غریب را در سیستم عامل های شبکه های اجتماعی می خوانم ، بخاطر اینکه به عادت های قدیمی نیفتم ، سعی می کنم برای دوز اتفاقات جهانی که دارم مستقیماً به وب سایت های خبری بروم.


اگر در وضعیتی مشابه من قرار دارید ، لطفاً بدانید که تنها نیستید. خواه بخش نظرات باشد یا رسانه های اجتماعی به طور کلی ، کاملاً اشکالی ندارد که از آن استراحت کنید. در ابتدا ممکن است سخت باشد. جدا شدن از این رفتارها کار آگاهانه زیادی را می طلبد اما اگر چیزی است که دوست دارید امتحان کنید ، آن را امتحان کنید. قول می دهم پشیمان نخواهی شد.

آیا از نوشتن من لذت بردید و طنین انداز شدید؟ لطفاً به این پست کمی عشق نشان دهید و به آن هدیه دهید.


روز خوبی داشته باشید فیونا x

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد